من قانعم ، من از تو فقط به اندازهي یک لبخند تمنا دارم..... باورم كن.

هرچي نگات ميكنم از ديدنت سير نميشم
با عشق تو هميشه زندهام، پير نميشم
هر چي بدي كني در حقم، از تو دلگير نميشم
با تو كه باشم بعدِ صد سال، زمينگير نميشم
-----------------------------------------------------------------
نميدانم با احساسم چه كنم،
اگر با تو نباشم محكوم به مردنم و
اگر با تو باشم مرا بتپرست ميخوانند.
------------------------------------------------------------
ببخش مرا اگر براي نگاهت كافي نبودهام،
ببخش اگر دستانم، براي نگاه داشتنت كوچك بود
ببخش مرا اگر در قلب حقيرم جا شدي و ديگر براي هيچ جا نبود
اكنون كه عاشقانه مرده ام مرا ببخش،
ببخش مرا به خاطر تمام لبخندهايت كه عاشقم كرد
و به خاطر تمام اشكهايم كه سيلاب شد و گرفتارت كرد
ببخش اگر آنقدر درد داشتم كه درد تو را نفهميدم
اكنون كه ديگر نيستم مرا ببخش!
اكنون كه از ياد برد هاي با تو زيستهام مرا ببخش
مرا ببخش اگر نامت را زياد ميخواندم
و اگر زياد در پيش تو مي ماندم، آنقدر كه حوصلهات را سر ميبردم
اكنون كه نمي خندم مرا ببخش ...
اكنون كه ديگر اشكي براي ريختن ندارم، مرا ببخش!!
ببخش اگر جرات نكردم تو را به خدا بسپارم و نگفتم : خدا نگهدارت!
مرا به خاطر تمام نا گفتههايم ببخش
اگر نگفتم تا قيامت به اميد ديدارت ..
اكنون كه من به قيامت دل بسته ام، ديگر مرا ببخش!!!
(اقتباس ازqaemshahria.blogfa.com)